فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Altercate

ˈɔːrltəkeɪt ˈɔːltəkeɪt

معنی و نمونه‌جمله

verb - intransitive

ستیزه کردن، مشاجره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The two neighbors didn't like each other and altercated often.

دو همسایه از هم خوش‌شان نمی‌آمد و مرتب (با یکدیگر) مشاجره می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد altercate

  1. verb have a disagreement over something
    Synonyms:
    quarrel dispute arguefy scrap

ارجاع به لغت altercate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «altercate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/altercate

لغات نزدیک altercate

پیشنهاد بهبود معانی