گذشتهی ساده:
bickeredشکل سوم:
bickeredسومشخص مفرد:
bickersوجه وصفی حال:
bickeringدعوا و منازعه، پرخاش کردن، ستیزه کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The customers bickered over the rise in prices.
مشتریان بر سر ترقی قیمتها جروبحث میکردند.
constant bickering over interest rates
جروبحث دائم دربارهی نرخ بهره
Water bickering through rocks.
آبی که شرشرکنان از لابهلای صخرهها رد میشد.
A smile bickered across her face.
لبخندی بر چهرهاش ظاهر شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bicker» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bicker