فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pick At

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

با بی‌میلی خوردن، با غذا بازی‌بازی کردن

She only picked at her dinner.

فقط با غذاش بازی‌بازی کرد.

Don't pick at your food.

با غذات بازی نکن.

phrasal verb

انگولک کردن، ور رفتن با چیزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The baby loved to pick at her mother's glasses.

بچه از انگولک کردن عینک مادرش خوشش می‌آمد.

She was picking at her skirt.

او داشت با دامنش ور می‌رفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pick at

  1. phrasal verb eat unwillingly
  1. phrasal verb to pull or touch something several times
  1. verb nag, provoke
    Synonyms:
    tease badger bait torment bully provoke incite goad foment instigate criticize blame find fault carp hector get to get at quibble cavil start
    Antonyms:
    praise compliment

ارجاع به لغت pick at

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pick at» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pick-at

لغات نزدیک pick at

پیشنهاد بهبود معانی