با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pick At

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
با بی‌میلی خوردن، با غذا بازی‌بازی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She only picked at her dinner.
- فقط با غذاش بازی‌بازی کرد.
- Don't pick at your food.
- با غذات بازی نکن.
phrasal verb
انگولک کردن، ور رفتن با چیزی
- The baby loved to pick at her mother's glasses.
- بچه از انگولک کردن عینک مادرش خوشش می‌آمد.
- She was picking at her skirt.
- او داشت با دامنش ور می‌رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pick at

  1. phrasal verb Eat unwillingly
  2. phrasal verb To pull or touch something several times
  3. verb nag, provoke
    Synonyms: badger, bait, blame, bully, carp, cavil, criticize, find fault, foment, get at, get to, goad, hector, incite, instigate, quibble, start, tease, torment
    Antonyms: compliment, praise

ارجاع به لغت pick at

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pick at» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pick-at

لغات نزدیک pick at

پیشنهاد بهبود معانی