دعوا راه انداختن، دنبال دعوا گشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's always trying to pick a fight with someone.
او همیشه سعی می کند با کسی دعوا راه بیندازد.
Don't pick a fight with him; he's much bigger than you.
با او دعوا نکن؛ او خیلی از تو بزرگتر است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pick a fight» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pick-a-fight