گذشتهی ساده:
carpedشکل سوم:
carpedسومشخص مفرد:
carpsوجه وصفی حال:
carpingشکل جمع:
carpsهمچنین میتوان از شکل جمع carp به جای carps استفاده کرد.
عیبجویی کردن، از روی خردهگیری صحبت کردن، گله کردن، (جانورشناسی) ماهی کول، کپور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As soon as he got home, his wife would start carping.
همینکه به خانه میرسید، زنش شروع میکرد به نقزدن.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carp» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carp