آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Carpal

ˈkɑːrpəl ˈkɑːpəl

معنی carpal | جمله با carpal

adjective

کالبدشناسی مربوط به مچ دست، مچی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

He consulted a specialist for his carpal pain.

او برای درد مچ دستش با متخصص مشورت کرد.

The carpal tunnel syndrome caused her significant discomfort in her wrist.

سندرم تونل کارپال باعث ناراحتی قابل توجهی در مچ دست او شد.

noun

کالبدشناسی استخوان مچ دست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The carpal plays a crucial role in hand movement.

استخوان مچ در حرکت دست نقش مهمی ایفا می‌کند.

He used a splint to stabilize his injured carpal.

او برای ثابت نگه داشتن استخوان مچ دست آسیب‌دیده‌اش از آتل استفاده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد carpal

  1. noun any of the eight small bones of the wrist of primates
    Synonyms:
    wrist bone carpal-bone

ارجاع به لغت carpal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carpal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carpal

لغات نزدیک carpal

پیشنهاد بهبود معانی