کالبدشناسی مربوط به مچ دست، مچی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
He consulted a specialist for his carpal pain.
او برای درد مچ دستش با متخصص مشورت کرد.
The carpal tunnel syndrome caused her significant discomfort in her wrist.
سندرم تونل کارپال باعث ناراحتی قابل توجهی در مچ دست او شد.
کالبدشناسی استخوان مچ دست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The carpal plays a crucial role in hand movement.
استخوان مچ در حرکت دست نقش مهمی ایفا میکند.
He used a splint to stabilize his injured carpal.
او برای ثابت نگه داشتن استخوان مچ دست آسیبدیدهاش از آتل استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carpal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carpal