آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Get To

    گذشته‌ی ساده:

    got to

    شکل سوم:

    gotten to

    سوم‌شخص مفرد:

    gets to

    وجه وصفی حال:

    getting to

    معنی get to | جمله با get to

    phrasal verb B2

    انگلیسی بریتانیایی کجا رفته، کجاست، چرا نیومده، چی شده، کجا مونده، کجا غیبش زده (زمانی که انتظار داریم کسی یا چیزی در جایی باشد اما نیست)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    Where has he got to? We’ve been waiting for an hour!

    او کجاست؟ یک ساعت است منتظریم!

    Where have my keys gotten to this time?

    این دفعه کلید‌هایم کجا غیبشان زده؟

    phrasal verb informal

    اذیت کردن، کلافه کردن، اعصاب خورد کردن، تحت‌فشار قرار دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The stress of the job was starting to get to him.

    استرس این کار داشت کم‌کم کلافه‌اش می‌کرد.

    After days without sleep, the exhaustion finally got to me.

    بعداز چند روز بی‌خوابی، خستگی دیگه تحت‌فشارم قرار داد.

    phrasal verb C2

    ناراحت کردن، اذیت کردن، رو اعصاب بودن، حرص کسی را درآوردن، کسی را بهم ریختن

    Don’t let them get to you, they’re just trying to annoy you.

    نذار رو اعصابت برن، فقط می‌خوان حرصت رو دربیارن.

    He tries to act cool, but the criticism clearly got to him.

    سعی می‌کرد خونسرد باشد، ولی انتقاد واقعاً ناراحتش کرد.

    phrasal verb

    راضی کردن، قانع کردن، متقاعد کردن، وادار کردن، ترغیب کردن

    She got her kids to clean their room by promising ice cream.

    با قول بستنی، توانست بچه‌هایش را ترغیب کند که اتاقشان را تمیز کنند.

    Do you think you can get them to lower the price?

    فکر می‌کنید می‌توانید قانع‌شان کنید که قیمت را پایین بیاورند؟

    phrasal verb

    فرصت داشتن، توانستن، وقت کردن، شانس پیدا کردن، امکان پیدا کردن، نصیب شدن

    He never gets to travel because of his job.

    به‌خاطر کارش، هیچ‌وقت فرصت سفر پیدا نمی‌کند.

    We got to visit the museum before it closed.

    فرصت کردیم قبل‌از اینکه موزه تعطیل شود از آن دیدن کنیم.

    phrasal verb

    شروع شدن، به‌تدریج شبیه چیزی شدن، به جایی رسیدن، نزدیک شدن، تبدیل شدن

    She’s getting to be more confident these days.

    این روزها دارد اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا می‌کند.

    He’s getting to be a real expert in photography.

    به‌تدریج دارد متخصص واقعی عکاسی می‌شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    Collocations

    get to the point

    برو سر اصل مطلب

    really get to someone

    کسی را خیلی اذیت کردن/ناراحت کردن، روی اعصاب کسی رفتن

    Idioms

    get to first base

    (امریکا- عامیانه) پیش‌روی کردن، (در عشق یا دوستی یا کار و غیره) از خان اول گذشتن

    سوال‌های رایج get to

    گذشته‌ی ساده get to چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده get to در زبان انگلیسی got to است.

    شکل سوم get to چی میشه؟

    شکل سوم get to در زبان انگلیسی gotten to است.

    وجه وصفی حال get to چی میشه؟

    وجه وصفی حال get to در زبان انگلیسی getting to است.

    سوم‌شخص مفرد get to چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد get to در زبان انگلیسی gets to است.

    ارجاع به لغت get to

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «get to» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-to

    لغات نزدیک get to

    • - get through
    • - get through to
    • - get to
    • - get to first base
    • - get to know someone
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.