آشنا شدن، شناختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Before making any changes, I need to get to know the current process.
قبلاز ایجاد هر تغییری، باید با روند فعلی آشنا شوم.
They went on a few dates to get to know each other better.
آنها چند بار با هم قرار گذاشتند تا بهتر با هم آشنا شوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get to know someone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-to-know-someone