امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hector

ˈhektər ˈhektə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb
(با حرف بزرگ) اسم خاص مذکر، آدم گردن‌فراز، خودنما،لاف زدن، قلدری کردن، (افسانه یونان و با حرف بزرگ) یک یاز فرزندان پریام ( priam )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- A domineering wife who hectors her husband.
- زن سلطه‌گرایی که با شوهر خود مثل نوکر رفتار می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hector

  1. noun One who is habitually cruel to smaller or weaker people
    Synonyms:
    browbeater bulldozer bully intimidator brave
  1. verb To domineer or drive into compliance by the use of as threats or force, for example
    Synonyms:
    browbeat bully intimidate bludgeon bulldoze badger bait bluster bullyrag cow dominate harass heckle menace irritate threaten nag plague strong-arm ride swagger tease torment worry
  1. verb To torment with persistent insult or ridicule
    Synonyms:
    browbeat bait bully bullyrag badger heckle strong-arm hound taunt needle nag ride ballyrag boss-around push-around

ارجاع به لغت hector

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hector» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hector

لغات نزدیک hector

پیشنهاد بهبود معانی