حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خودفروشانه گام زدن، با تکبر راه رفتن، کبرفروشی، خودستایی، مغرور، (انگلیس)شیک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He took his medal and swaggered back to his seat.
مدال خود را گرفت و با سینهی سپر به صندلی خود بازگشت.
He swaggers a lot about his education.
او خیلی به تحصیلات خودش مینازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «swagger» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swagger