امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Boast

boʊst bəʊst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    boasted
  • شکل سوم:

    boasted
  • سوم‌شخص مفرد:

    boasts
  • وجه وصفی حال:

    boasting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive B2
خرده‌الماسی که برای شیشه‌بری به‌کار رود، لاف، مباهات، بالیدن، خودستایی کردن، سخن اغراق‌آمیز گفتن، به رخ کشیدن، رجز خواندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- It is his boast that he read the Shahnameh in a single evening.
- مباهات او این است که یک‌شبه شاهنامه را خوانده است.
- Nobody believed his boast.
- هیچ‌کس چاخان او را باور نکرد.
- She always boasts about her trips.
- او همیشه درباره‌ی سفرهای خود لاف می‌زند.
- She boasts about her children.
- او به فرزندانش می‌بالد.
- The town boasts a new library.
- شهر به کتابخانه‌ی جدید خود می‌نازد.
- one can boast of pearl-like words
- لاف از سخن چو در توان زد
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boast

  1. noun brag; source of pride
    Synonyms: avowal, bluster, bombast, braggadocio, bravado, exaggeration, gasconade, grandiloquence, heroics, joy, pretension, pride, pride and joy, self-satisfaction, swank, treasure, vaunt
    Antonyms: deprecation, modesty
  2. verb brag
    Synonyms: advertise, aggrandize, attract attention, blow, blow one’s own horn, blow smoke, bluster, bully, cock-a-doodle-doo, con, congratulate oneself, crow, exaggerate, exult, fake, flatter oneself, flaunt, flourish, gasconade, give a good account of oneself, gloat, glory, grandstand, hug oneself, jive, lay on thick, prate, preen, psych, puff, shoot, shovel, showboat, show off, shuck, sling, sound off, strut, swagger, talk big, triumph, vapor
    Antonyms: be modest, deprecate
  3. verb to have advantage
    Synonyms: be proud of, claim, exhibit, have in keeping, own, possess, pride oneself on, show off

ارجاع به لغت boast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/boast

لغات نزدیک boast

پیشنهاد بهبود معانی