آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Shuck

ʃʌk ʃʌk

معنی shuck | جمله با shuck

noun verb - transitive

پوسته، سبوس، پوست نخود و غیره، زدودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

It's not worth shucks.

یک غاز هم نمی‌ارزد.

to shuck one's clothes

لباس خود را کندن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shuck

  1. verb to let go or get rid of as being useless or defective, for example.
  1. noun material consisting of seed coverings and small pieces of stem or leaves that have been separated from the seeds

ارجاع به لغت shuck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shuck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shuck

لغات نزدیک shuck

پیشنهاد بهبود معانی