گذشتهی ساده:
chuckedشکل سوم:
chuckedسومشخص مفرد:
chucksوجه وصفی حال:
chuckingشکل جمع:
chucksتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دور انداختن، رها کردن، ول کردن
(انگلیس - عامیانه) ول کن!، دست بردار!، بس است!
(انگلیس - عامیانه) اخراج شدن یا کردن، بیرون کردن
(انگلیس - عامیانه) کسی که اشخاص ناباب را از میخانه یا مهمانی و غیره بیرون میکند (در امریکا میگویند: bouncer)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chuck» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chuck