امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sling

slɪŋ slɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    slung
  • شکل سوم:

    slung
  • سوم‌شخص مفرد:

    slings
  • وجه وصفی حال:

    slinging
  • شکل جمع:

    slings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
قلاب سنگ، فلاخن، رسن، بند، تسمه تفنگ، زنجیر، زنجیردار، پرتاب کردن، انداختن، پراندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- slings and arrows of outrageous fortune
- (شکسپیر) فلاخن‌ها و پیکان‌های سرنوشت غدار
- the sling of a rifle
- بند تفنگ
- She had one of her hands in a sling.
- یک دستش وبال گردن بود.
- to sling stones at birds
- با فلاخن به پرندگان سنگ پراندن
- He slung his jacket over his shoulder.
- کتش را روی شانه‌اش انداخت.
- The stairway being too narrow they slung the piano up with ropes.
- چون پلکان باریک بود پیانو را با طناب بالا کشیدند.
- to sling a swing between two trees
- تاب را میان دو درخت آویختن
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sling

  1. verb throw or hang over
    Synonyms:
    bung cast catapult chuck dangle fire fling heave hoist hurl launch lob peg pitch raise send shoot suspend swing toss weight

ارجاع به لغت sling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sling

لغات نزدیک sling

پیشنهاد بهبود معانی