فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sling

slɪŋ slɪŋ

گذشته‌ی ساده:

slung

شکل سوم:

slung

سوم‌شخص مفرد:

slings

وجه وصفی حال:

slinging

شکل جمع:

slings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb

قلاب سنگ، فلاخن، رسن، بند، تسمه تفنگ، زنجیر، زنجیردار، پرتاب کردن، انداختن، پراندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

slings and arrows of outrageous fortune

(شکسپیر) فلاخن‌ها و پیکان‌های سرنوشت غدار

the sling of a rifle

بند تفنگ

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She had one of her hands in a sling.

یک دستش وبال گردن بود.

to sling stones at birds

با فلاخن به پرندگان سنگ پراندن

He slung his jacket over his shoulder.

کتش را روی شانه‌اش انداخت.

The stairway being too narrow they slung the piano up with ropes.

چون پلکان باریک بود پیانو را با طناب بالا کشیدند.

to sling a swing between two trees

تاب را میان دو درخت آویختن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sling

  1. verb throw or hang over
    Synonyms:
    throw toss pitch fling hurl cast send fire launch chuck lob heave suspend dangle swing raise hoist weight peg catapult bung

ارجاع به لغت sling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sling

لغات نزدیک sling

پیشنهاد بهبود معانی