آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ خرداد ۱۴۰۳

    Mortar

    ˈmɔːrtər ˈmɔːtə

    گذشته‌ی ساده:

    mortared

    شکل سوم:

    mortared

    سوم‌شخص مفرد:

    mortars

    وجه وصفی حال:

    mortaring

    شکل جمع:

    mortars

    معنی mortar | جمله با mortar

    noun uncountable

    ملات

    The construction workers spread the mortar evenly on the stones.

    کارگران ساختمانی ملات را به‌طور یکنواخت روی سنگ‌ها پخش کردند.

    The ancient Egyptians were skilled in the art of using mortar to construct their grand pyramids.

    مصریان باستان در هنر استفاده از ملات برای ساختن اهرام بزرگ خود مهارت داشتند.

    noun countable

    (نظامی) خمپاره‌انداز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    mortar and cannon fire

    آتش خمپاره‌اندازها و توپخانه

    The enemy troops were bombarded with mortars.

    نیروهای دشمن با خمپاره‌انداز بمباران شدند.

    noun countable

    هاون

    Grind saffron in a mortar.

    زعفران را در هاون بکوب.

    The chef used the mortar to grind fresh herbs.

    سرآشپز از هاون برای آسیاب کردن گیاهان تازه استفاده کرد.

    adjective

    مربوط به خمپاره‌انداز

    The soldiers loaded the mortar tubes with precision.

    سربازان لوله‌های خمپاره‌انداز را با دقت پر کردند.

    The mortar team took cover behind a wall.

    تیم خمپاره‌انداز پشت دیواری پناه گرفتند.

    verb - transitive

    ملات زدن، با ملات پوشاندن

    She carefully mortared the tiles.

    با دقت به کاشی‌ها ملات زد.

    The workers mortared the stones.

    کارگران به سنگ‌ها ملات زدند.

    verb - transitive

    با خمپاره زدن، خمپاره‌افکنی کردن، با خمپاره حمله کردن، خمپاره انداختن

    They mortared our positions.

    آن‌ها به مواضع ما خمپاره‌افکنی کردند.

    The enemy troops mortared the city.

    نیروهای دشمن با خمپاره به شهر زدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mortar

    1. noun a receptacle used with a pestle
      Synonyms:
      pot basin caldron
    1. noun a short-barreled cannon
      Synonyms:
      cannon field-gun howitzer siege gun trench-mortar knee mortar training mortar stovepipe

    سوال‌های رایج mortar

    گذشته‌ی ساده mortar چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده mortar در زبان انگلیسی mortared است.

    شکل سوم mortar چی میشه؟

    شکل سوم mortar در زبان انگلیسی mortared است.

    شکل جمع mortar چی میشه؟

    شکل جمع mortar در زبان انگلیسی mortars است.

    وجه وصفی حال mortar چی میشه؟

    وجه وصفی حال mortar در زبان انگلیسی mortaring است.

    سوم‌شخص مفرد mortar چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد mortar در زبان انگلیسی mortars است.

    ارجاع به لغت mortar

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mortar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mortar

    لغات نزدیک mortar

    • - mortality table
    • - mortally
    • - mortar
    • - mortarboard
    • - mortgage
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.