آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Swing

    swɪŋ swɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    swung

    شکل سوم:

    swung

    سوم‌شخص مفرد:

    swings

    وجه وصفی حال:

    swinging

    شکل جمع:

    swings

    معنی swing | جمله با swing

    verb - intransitive B2

    تاب خوردن، چرخیدن، نوسان کردن، آویختن

    The pendulum swings with regularity.

    آونگ مرتب نوسان می‌کند.

    He sat on the table swinging his legs to and fro.

    روی میز نشست و پاهای خود را به جلو و عقب نوسان داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The door swung open.

    در چرخید و گشوده شد.

    The driver swung around the fallen tree.

    راننده درخت افتاده را دور زد.

    His body was swinging from a rope.

    جسدش از یک طناب آویخته بود.

    If you steal you'll swing for it.

    اگر دست به دزدی بزنی، به دار آویخته خواهی شد.

    They attacked us, swinging swords and axes.

    درحالی‌که شمشیر و تبر در هوا تکان می‌دادند، ‌به ما حمله‌ور شدند.

    Public opinion has swung in his favor.

    افکار عمومی به نفع او تغییر کرده است.

    Ali swung around to Pari, holding a cup of tea.

    علی درحالی‌که فنجان چای در دست داشت، به طرف پری چرخید.

    verb - transitive

    تاب دادن، چرخاندن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    adjective

    تعیین‌کننده، تاثیرگذار، سرنوشت‌ساز

    the swing vote

    رأی سرنوشت‌ساز

    noun countable

    تاب، چرخ، نوسان

    The children were playing on a swing.

    بچه‌ها روی تاب‌ بازی می‌کردند.

    the swing of a pendulum

    نوسان آونگ

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد swing

    1. noun moving back and forth
      Synonyms:
      motion rhythm beat oscillation vibration fluctuation sway swaying stroke tempo measure undulation lilt cadence meter cadency
    1. verb move back and forth; be suspended
      Synonyms:
      sway hang wave rock dangle turn roll oscillate vibrate fluctuate wag pivot veer deflect divert wiggle waggle twirl whirl rotate lurch reel swerve wobble curve pitch sheer undulate revolve palpitate pendulate turn on an axis turn about wheel shunt away avert be pendent suspend volte-face swivel vary

    Phrasal verbs

    swing at someone (or something)

    (چوب‌دستی یا شمشیر یا مشت و غیره را) به سوی کسی تکان دادن، به اهتزاز درآوردن

    swing round

    چرخیدن، چرخ زدن، دور گشتن

    Idioms

    be going with a swing

    خوب برگزار شدن، خوب انجام شدن

    get into the swing of something

    به چیزی آشنا شدن و از آن لذت بردن

    in full swing

    در اوج فعالیت، کاملاً دست‌به‌کار

    swings and round abouts

    سود و زیان، موفقیت و ناکامی، نکات مثبت و منفی

    سوال‌های رایج swing

    گذشته‌ی ساده swing چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده swing در زبان انگلیسی swung است.

    شکل سوم swing چی میشه؟

    شکل سوم swing در زبان انگلیسی swung است.

    شکل جمع swing چی میشه؟

    شکل جمع swing در زبان انگلیسی swings است.

    وجه وصفی حال swing چی میشه؟

    وجه وصفی حال swing در زبان انگلیسی swinging است.

    سوم‌شخص مفرد swing چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد swing در زبان انگلیسی swings است.

    ارجاع به لغت swing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «swing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swing

    لغات نزدیک swing

    • - swine flu
    • - swineherd
    • - swing
    • - swing at someone (or something)
    • - swing bridge
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.