۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Oscillate

ˈɑːsleɪt ˈɒsəleɪt

گذشته‌ی ساده:

oscillated

شکل سوم:

oscillated

سوم‌شخص مفرد:

oscillates

وجه وصفی حال:

oscillating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

نوسان کردن، تاب خوردن، از این سو به آن سو افتادن، مردد بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The pendulum oscillates.

آونگ نوسان می‌کند.

All his life he oscillated between wealth and poverty.

در سرتاسر عمر بین ثروت و فقر نوسان می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Interest rates oscillated between 2 and 5 percent.

نرخ بهره میان 2 و 5 درصد نوسان می‌کرد.

They have often oscillated in their opinions.

در عقاید خود اغلب دستخوش دودلی شده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oscillate

  1. verb change back and forth
    Synonyms:
    waver vary fluctuate swing rock roll sway wave wag reel pivot palpitate vibrate undulate dangle switch wiggle wobble thrash vacillate ripple totter stagger teeter lurch pitch waggle whirl seesaw pendulate flicker fishtail be unsteady waltz toss teeter-totter librate
    Antonyms:
    stay remain

سوال‌های رایج oscillate

گذشته‌ی ساده oscillate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده oscillate در زبان انگلیسی oscillated است.

شکل سوم oscillate چی میشه؟

شکل سوم oscillate در زبان انگلیسی oscillated است.

وجه وصفی حال oscillate چی میشه؟

وجه وصفی حال oscillate در زبان انگلیسی oscillating است.

سوم‌شخص مفرد oscillate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد oscillate در زبان انگلیسی oscillates است.

ارجاع به لغت oscillate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oscillate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oscillate

لغات نزدیک oscillate

پیشنهاد بهبود معانی