فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Librate

گذشته‌ی ساده:

librated

شکل سوم:

librated

سوم‌شخص مفرد:

librates

وجه وصفی حال:

librating

شکل جمع:

librates

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

نوسان کردن، تاب خوردن، پس‌و‌پیش رفتن، معلق بودن

The spacecraft’s orbit librates slightly due to the gravitational pull of the moon.

مدار فضاپیما به‌دلیل کشش گرانشی ماه اندکی نوسان می‌کند.

The scales librated for a few seconds before settling into perfect balance.

ترازو برای چند ثانیه نوسان کرد تا سرانجام به تعادلی کامل رسید.

verb - intransitive

در حالت تعادل ایستادن، پایدار ماندن، معلق ماندن، در حالت تعادل باقی ماندن (بدون حرکت یا سقوط ناگهانی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The feather librated in the air, neither falling nor rising.

پر در هوا معلق بود، نه می‌افتاد و نه بالا می‌رفت.

The coin librated on its edge for a moment before falling.

سکه برای لحظه‌ای روی لبه‌اش در تعادل ماند، سپس افتاد.

verb - transitive

قدیمی به نوسان واداشتن، به تعادل واداشتن، متعادل کردن، تراز کردن

The balance was librated carefully to weigh the object precisely.

ترازو برای وزن کردن دقیق شیء، با دقت تراز شد.

The chemist librated the balance to measure the mass of the substances precisely.

شیمی‌دان ترازو را متعادل کرد تا جرم مواد را به‌طور دقیق اندازه‌گیری کند.

noun countable

قدیمی زمین یک‌پوندی (نوعی زمین کشاورزی یا ملکی که ارزش آن برابر با یک پوند در سال بوده است)

He owned a librate of land.

او صاحب زمینی با ارزش سالانه‌ی یک پوند بود.

The feudal dues were calculated based on the number of librates held.

خراج فئودالی براساس تعداد زمین‌های یک‌پوندی‌ای که شخص در اختیار داشت محاسبه می‌شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت librate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «librate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/librate

لغات نزدیک librate

پیشنهاد بهبود معانی