گذشتهی ساده:
remainedشکل سوم:
remainedسومشخص مفرد:
remainsوجه وصفی حال:
remainingشکل جمع:
remainsماندن، باقی ماندن
the money remaining in my pocket
پول باقیمانده در جیبم
The city's ruins still remain.
خرابههای شهر هنوز باقی است.
Two weeks remained of our holidays.
از تعطیلات ما دو هفته باقی مانده بود.
I remained in the house until ten o'clock.
تا ساعت ده در خانه ماندم.
Remain here till I return.
اینجا بمان تا برگردم.
a remaining memory
خاطرهای پابرجا
She remains an optimist.
او هنوز خوشبین است.
فقط باید افزود که ...
به قوت خود باقیماندن
بعداً معلوم خواهد شد، هنوز معلوم نیست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «remain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remain