امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sit Through

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
تا آخر جلسه نشستن (بی‌تمایل و به‌اجبار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sit through

  1. phrasal verb Unwillingly stay seated until the end of an event

ارجاع به لغت sit through

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit through» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sit-through

لغات نزدیک sit through

پیشنهاد بهبود معانی