فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sit Up

معنی‌ها

phrasal verb

صاف نشستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
phrasal verb

علاقه نشان دادن

phrasal verb

بیدار نشستن، به بستر نرفتن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sit up

  1. phrasal verb assume a sitting position from a position lying down
  1. phrasal verb sit erect
  1. phrasal verb show sudden interest or surprise
  1. phrasal verb not go to bed (notionally remaining in a sitting position)

ارجاع به لغت sit up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sit-up

لغات نزدیک sit up

پیشنهاد بهبود معانی