فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Sit Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb
    از حالت خوابیده به حالت نشسته درآمدن
  • phrasal verb
    صاف نشستن
  • phrasal verb
    علاقه نشان دادن
  • phrasal verb
    بیدار نشستن، به بستر نرفتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sit up

  1. phrasal verb Assume a sitting position from a position lying down
  2. phrasal verb Sit erect
  3. phrasal verb Show sudden interest or surprise
  4. phrasal verb Not go to bed (notionally remaining in a sitting position)

ارجاع به لغت sit up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sit up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sit-up

لغات نزدیک sit up

پیشنهاد بهبود معانی