آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Halt

hɒːlt hɔːlt

گذشته‌ی ساده:

halted

شکل سوم:

halted

سوم‌شخص مفرد:

halts

وجه وصفی حال:

halting

معنی halt | جمله با halt

noun verb - intransitive adjective adverb interjection C1

ایست، مکث، درنگ، سکته، ایست کردن، مکث کردن، لنگیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the guard cried, "halt or I'll fire"

نگهبان فریاد زد: «ایست. والا آتش می‌کنم.»

Suddenly the car halted.

اتومبیل ناگهان از حرکت ایستاد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They called a halt to hostilities.

آنان دستور دادند دشمنی‌ها قطع شود.

The old man was walking haltingly.

پیرمرد لنگان‌و‌لرزان راه می‌رفت.

to halt in one's speech

در سخن مکث و تردید کردن

the young poet's halting verse

شعر ناموزون شاعر جوان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد halt

  1. noun end, stoppage
    Synonyms:
    Antonyms:
  1. verb stop, cause to stop
  1. verb hesitate, stutter
    Antonyms:
    continue speak smoothly

Collocations

bring to a halt

متوقف کردن، بند آوردن

call a halt

دستور ایست دادن، (موقت) قطع فعالیت کردن

سوال‌های رایج halt

گذشته‌ی ساده halt چی میشه؟

گذشته‌ی ساده halt در زبان انگلیسی halted است.

شکل سوم halt چی میشه؟

شکل سوم halt در زبان انگلیسی halted است.

وجه وصفی حال halt چی میشه؟

وجه وصفی حال halt در زبان انگلیسی halting است.

سوم‌شخص مفرد halt چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد halt در زبان انگلیسی halts است.

ارجاع به لغت halt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «halt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/halt

لغات نزدیک halt

پیشنهاد بهبود معانی