فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Bring To An End

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation C1
خاتمه دادن، به پایان رساندن، به اتمام رساندن، پایان دادن، تمام کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The teacher decided to bring the class to an end early
- معلم تصمیم گرفت که کلاس را زودتر تمام کند.
- They brought the project to an end after months of hard work.
- پس‌از ماه‌ها تلاش سخت، پروژه را به اتمام رساندند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bring to an end

  1. phrase to finish or conclude something, typically an event, activity, or situation

ارجاع به لغت bring to an end

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bring to an end» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bring-to-an-end

لغات نزدیک bring to an end

پیشنهاد بهبود معانی