آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ آبان ۱۴۰۴

    Proximal

    ˈprɑːksəməl ˈprɑːksəməl

    معنی proximal | جمله با proximal

    adjective

    پزشکی کالبدشناسی نزدیک به مرکز، پروگزیمال (بدن یا به نقطه‌ی اتصال یک استخوان یا ماهیچه)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    The brachial artery is located on the proximal side of the upper arm.

    شریان بازویی در سمت پروگزیمال بازو قرار دارد.

    The proximal phalanges are the bones closest to the wrist in the hand.

    فالانژهای نزدیک به مرکز نزدیک‌ترین استخوان‌ها به مچ دست هستند.

    adjective

    نزدیک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The proximal relationship between the two countries led to increased cooperation.

    روابط نزدیک بین این دو کشور منجر به افزایش همکاری‌ها شد.

    The proximal location of the store made it convenient for customers to access.

    موقعیت مکانی نزدیک این فروشگاه، دسترسی به آن را برای مشتریان راحت کرده است.

    adjective

    (دندان‌پزشکی) مجاور، پروگزیمال (ویژگی سطحی از دندان که در مقابل سطحی از دندان کناری خود قرار دارد)

    The proximal surfaces of the tooth were cleaned by the dentist.

    دندان‌پزشک سطوح پروگزیمال دندان را تمیز کرد.

    The cavity was located on the proximal surface of the molar.

    حفره روی سطح مجاور دندان آسیاب بزرگ قرار داشت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد proximal

    1. adjective situated nearest to point of attachment or origin
      Antonyms:
      distal

    سوال‌های رایج proximal

    معنی proximal به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «proximal» در زبان فارسی به «نزدیک»، «مجاور» یا «نزدیک به مرکز» و «پروگزیمال» ترجمه می‌شود، به ویژه در زمینه‌های پزشکی و آناتومی.

    واژه‌ی «proximal» بیشتر در حوزه‌های پزشکی، زیست‌شناسی و آناتومی به کار می‌رود و به موقعیتی اشاره دارد که نزدیک به نقطه‌ی مرجع یا مرکز بدن یا ساختار مشخصی باشد. به طور کلی، «proximal» به بخشی از یک عضو یا اندام گفته می‌شود که نسبت به بخش دیگر، به تنه یا مرکز بدن نزدیک‌تر است.

    برای مثال، در آناتومی، وقتی از بازو صحبت می‌شود، قسمت «proximal» بازو یعنی بخش نزدیک‌تر به شانه، در حالی که بخش دورتر به دست، «distal» نامیده می‌شود. این تمایز به پزشکان و دانشمندان کمک می‌کند تا محل دقیق‌تر آسیب‌ها، بیماری‌ها یا جراحی‌ها را توصیف کنند.

    اصطلاح «proximal» برخلاف «distal» است؛ «distal» به معنای دورتر از مرکز یا نقطه‌ی مرجع است. این دو واژه در توصیف موقعیت‌های نسبی اعضای بدن یا بخش‌های مختلف ساختارهای بیولوژیکی نقش مهمی دارند و در متون علمی و آموزشی کاربرد فراوان دارند.

    در زبان غیررسمی، «proximal» کمتر استفاده می‌شود و معمولاً جایگزین آن کلماتی مانند «نزدیک‌تر» یا «مجاور» می‌شود، اما در متون تخصصی پزشکی و علوم زیستی، این واژه به دقت توصیف موقعیت‌ها کمک می‌کند و یکی از اصطلاحات استاندارد به شمار می‌رود.

    همچنین، «proximal» در برخی رشته‌های دیگر مانند جغرافیا یا مهندسی نیز کاربرد پیدا می‌کند، هرچند معنای اصلی آن همان مفهوم نزدیکی به نقطه‌ای مرجع یا مرکز است.

    از نظر ریشه‌شناسی، «proximal» از زبان لاتین گرفته شده که ریشه آن «proximus» به معنی «نزدیک‌ترین» است، که در زبان‌های علمی به همان شکل باقی مانده و کاربرد دارد.

    ارجاع به لغت proximal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «proximal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proximal

    لغات نزدیک proximal

    • - proxemics
    • - Proxima Centauri
    • - proximal
    • - proximate
    • - proximity
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.