پزشکی کالبدشناسی نزدیک به مرکز، پروگزیمال (بدن یا به نقطهی اتصال یک استخوان یا ماهیچه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The brachial artery is located on the proximal side of the upper arm.
شریان بازویی در سمت پروگزیمال بازو قرار دارد.
The proximal phalanges are the bones closest to the wrist in the hand.
فالانژهای نزدیک به مرکز نزدیکترین استخوانها به مچ دست هستند.
نزدیک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The proximal relationship between the two countries led to increased cooperation.
روابط نزدیک بین این دو کشور منجر به افزایش همکاریها شد.
The proximal location of the store made it convenient for customers to access.
موقعیت مکانی نزدیک این فروشگاه، دسترسی به آن را برای مشتریان راحت کرده است.
(دندانپزشکی) مجاور، پروگزیمال (ویژگی سطحی از دندان که در مقابل سطحی از دندان کناری خود قرار دارد)
The proximal surfaces of the tooth were cleaned by the dentist.
دندانپزشک سطوح پروگزیمال دندان را تمیز کرد.
The cavity was located on the proximal surface of the molar.
حفره روی سطح مجاور دندان آسیاب بزرگ قرار داشت.
کلمهی «proximal» در زبان فارسی به «نزدیک»، «مجاور» یا «نزدیک به مرکز» و «پروگزیمال» ترجمه میشود، به ویژه در زمینههای پزشکی و آناتومی.
واژهی «proximal» بیشتر در حوزههای پزشکی، زیستشناسی و آناتومی به کار میرود و به موقعیتی اشاره دارد که نزدیک به نقطهی مرجع یا مرکز بدن یا ساختار مشخصی باشد. به طور کلی، «proximal» به بخشی از یک عضو یا اندام گفته میشود که نسبت به بخش دیگر، به تنه یا مرکز بدن نزدیکتر است.
برای مثال، در آناتومی، وقتی از بازو صحبت میشود، قسمت «proximal» بازو یعنی بخش نزدیکتر به شانه، در حالی که بخش دورتر به دست، «distal» نامیده میشود. این تمایز به پزشکان و دانشمندان کمک میکند تا محل دقیقتر آسیبها، بیماریها یا جراحیها را توصیف کنند.
اصطلاح «proximal» برخلاف «distal» است؛ «distal» به معنای دورتر از مرکز یا نقطهی مرجع است. این دو واژه در توصیف موقعیتهای نسبی اعضای بدن یا بخشهای مختلف ساختارهای بیولوژیکی نقش مهمی دارند و در متون علمی و آموزشی کاربرد فراوان دارند.
در زبان غیررسمی، «proximal» کمتر استفاده میشود و معمولاً جایگزین آن کلماتی مانند «نزدیکتر» یا «مجاور» میشود، اما در متون تخصصی پزشکی و علوم زیستی، این واژه به دقت توصیف موقعیتها کمک میکند و یکی از اصطلاحات استاندارد به شمار میرود.
همچنین، «proximal» در برخی رشتههای دیگر مانند جغرافیا یا مهندسی نیز کاربرد پیدا میکند، هرچند معنای اصلی آن همان مفهوم نزدیکی به نقطهای مرجع یا مرکز است.
از نظر ریشهشناسی، «proximal» از زبان لاتین گرفته شده که ریشه آن «proximus» به معنی «نزدیکترین» است، که در زبانهای علمی به همان شکل باقی مانده و کاربرد دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «proximal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proximal