پزشکی کالبدشناسی نزدیک به مرکز، پروگزیمال (بدن یا به نقطهی اتصال یک استخوان یا ماهیچه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The brachial artery is located on the proximal side of the upper arm.
شریان بازویی در سمت پروگزیمال بازو قرار دارد.
The proximal phalanges are the bones closest to the wrist in the hand.
فالانژهای نزدیک به مرکز نزدیکترین استخوانها به مچ دست هستند.
نزدیک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The proximal relationship between the two countries led to increased cooperation.
روابط نزدیک بین این دو کشور منجر به افزایش همکاریها شد.
The proximal location of the store made it convenient for customers to access.
موقعیت مکانی نزدیک این فروشگاه، دسترسی به آن را برای مشتریان راحت کرده است.
(دندانپزشکی) مجاور، پروگزیمال (ویژگی سطحی از دندان که در مقابل سطحی از دندان کناری خود قرار دارد)
The proximal surfaces of the tooth were cleaned by the dentist.
دندانپزشک سطوح پروگزیمال دندان را تمیز کرد.
The cavity was located on the proximal surface of the molar.
حفره روی سطح مجاور دندان آسیاب بزرگ قرار داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «proximal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proximal