امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quintuplet

kwɪnˈtʌplət ˈkwɪntjʊplət / / kwɪnˈtjuːp- ˈkwɪntjʊplət / / kwɪnˈtjuːp-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پنج قلو، پنج‌گانه، پنج‌تایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quintuplet

  1. noun One of five children born at the same time from the same pregnancy
    Synonyms: quint, five, 5, v, cinque, quintet, fivesome, pentad, fin, phoebe, little-phoebe, quin
  2. noun A set of five similar things considered as a unit
    Synonyms: quintet, quintette, quintuple

ارجاع به لغت quintuplet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quintuplet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quintuplet

لغات نزدیک quintuplet

پیشنهاد بهبود معانی