با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Shilly-shally

ˈʃɪli ˌʃæli ˈʃɪli ˌʃæli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive informal
این دست اون دست کردن، دودل بودن، فس‌فس کردن، تردید کردن، مردد بودن، تردید داشتن (به‌ویژه روی چیزهای بی‌اهمیت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Stop shilly-shallying and just make a choice!
- دست از این دست اون دست کردن بردار و تصمیم بگیر!
- He shilly-shallied for so long that the opportunity passed him by.
- اون‌قدر فس‌فس کرد که فرصتش از دست رفت.
adverb informal
با دودلی، با شک و تردید
- He shilly-shally agreed to help me with the project.
- او با دودلی موافقت کرد که در پروژه به من کمک کند.
- The student shilly-shally answered the teacher's question.
- دانش‌آموز با شک و تردید به پرسش معلم پاسخ داد.
adjective informal
دودل، مردد، فس‌فسو
- The shilly-shally attitude of the politician caused him to lose support from his constituents.
- نگرش مردد این سیاست‌مدار باعث شد که او حمایت رأی‌دهندگان خود را از دست بدهد.
- shilly-shally employee
- کارمند فس‌فسو
noun informal
تردید، دودلی، فس‌فس
- His constant shilly-shally made it impossible for the team to make any progress.
- تردید مستمر او باعث شد که تیم نتواند پیشرفت کند.
- The shilly-shally of the committee members caused the decision-making process to drag on for weeks.
- دودلی اعضای کمیته باعث شد فرایند تصمیم‌گیری هفته‌ها طول بکشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shilly-shally

  1. verb To be irresolute in acting or doing
    Synonyms: hesitate, waver, falter, halt, pause, fluctuate, vacillate, dither, be irresolute, blow-hot-and-cold, dally, dawdle, dodge, stagger, procrastinate, wobble, stall, trifle
  2. adjective Given to or exhibiting hesitation
    Synonyms: halting, hesitant, indecisive, irresolute, pendulous, tentative, timid, vacillant, vacillatory
  3. noun The act of hesitating or state of being hesitant
    Synonyms: hesitancy, hesitation, indecision, indecisiveness, irresoluteness, irresolution, pause, tentativeness, timidity, timidness, to-and-fro, vacillation

ارجاع به لغت shilly-shally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shilly-shally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shilly-shally

لغات نزدیک shilly-shally

پیشنهاد بهبود معانی