با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Vacillatory

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    نوسانی، جنبان، مردد، مشکوک، ناپایدار، تغییرپذیر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد vacillatory

  1. adjective Given to or exhibiting hesitation
    Synonyms: halting, hesitant, indecisive, irresolute, pendulous, shilly-shally, tentative, timid, vacillant

ارجاع به لغت vacillatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vacillatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vacillatory

لغات نزدیک vacillatory

پیشنهاد بهبود معانی