آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Vacuity

ˈvækjuəsnəs vəˈkjuːəti / / væ-

معنی vacuity | جمله با vacuity

noun

خلا ( khala )، تهی گری، عاری بودن، چیز تهی، فضای خالی، فراغت، هیچی، پوچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the vacuity of a desert

خالی بودن صحرا

the vacuity of arteries after death

تهی بودن شاه‌رگها پس از مرگ

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد vacuity

  1. noun total absence of matter
  1. noun emptiness
  1. noun inanity
    Synonyms:
    emptiness fatuity senselessness vacancy hollowness vacuousness mindlessness pointlessness disinterest disregard empty-headedness blankness barrenness
  1. noun a space in an otherwise solid mass

ارجاع به لغت vacuity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vacuity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vacuity

لغات نزدیک vacuity

پیشنهاد بهبود معانی