آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴

    Tentative

    ˈtentətɪv ˈtentətɪv

    معنی tentative | جمله با tentative

    adjective

    آزمایشی، امتحانی، غیرقطعی، احتمالی، تجربی

    a tentative answer

    پاسخ آزمایشی

    our tentative plans

    نقشه‌های احتمالی ما

    adjective

    مردد، دودل، نامعلوم، تامل‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    a tentative caress

    نوازش تامل‌کننده

    She gave me a tentative smile.

    لبخند مرددی به من زد.

    noun countable

    (عمل یا موضوع) آزمایشی، غیرقطعی

    The budget for the event is a tentative until we receive final approval.

    بودجه‌ی این رویداد تا زمانی که تایید نهایی را دریافت نکنیم، آزمایشی است.

    The date for the product launch is still a tentative until we finalize the details.

    تاریخ عرضه‌ی محصول هنوز غیرقطعی است تا اینکه تفاصیل را نهایی کنیم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tentative

    1. adjective conditional, experimental
      Synonyms:
      temporary contingent provisional experimental acting test trial dependent makeshift speculative undecided unsettled iffy indefinite subject to change ad interim not final not settled on trial open for consideration probationary provisionary provisory unconfirmed conjectural
      Antonyms:
      sure definite certain decisive final
    1. adjective indefinite, uncertain
      Synonyms:
      unsure doubtful undecided hesitant reluctant cautious uncertain irresolute vacillating faltering halting diffident timid backward vacillatory wobbly
      Antonyms:
      sure certain definite conclusive

    سوال‌های رایج tentative

    معنی tentative به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی tentative در زبان فارسی به «موقتی»، «آزمایشی» یا «غیرقطعی» ترجمه می‌شود.

    «Tentative» در زبان انگلیسی به حالتی اشاره دارد که قطعی یا نهایی نیست و هنوز در مرحله‌ی آزمایش، بررسی یا تصمیم‌گیری قرار دارد. برای مثال، وقتی گفته می‌شود We have a tentative plan for the trip, معنای آن این است که «ما یک برنامه‌ی موقتی یا اولیه برای سفر داریم»، یعنی برنامه ممکن است تغییر کند یا هنوز قطعی نشده است. این کاربرد نشان می‌دهد که «tentative» به ویژگی انعطاف‌پذیری، غیرقطعی بودن و آماده بودن برای اصلاح یا تغییر اشاره دارد.

    در مکالمات رسمی و غیررسمی، «tentative» اغلب برای بیان پیش‌بینی‌ها، پیشنهادها یا برنامه‌هایی استفاده می‌شود که هنوز تأیید نشده‌اند. به طور مثال، در محیط کاری، جملاتی مانند This is a tentative schedule for the meeting به معنای «این برنامه موقتی جلسه است» کاربرد دارد و به شرکت‌کنندگان هشدار می‌دهد که جزئیات ممکن است تغییر کند. این استفاده کمک می‌کند که انتظارات افراد مدیریت شود و آمادگی برای اصلاحات و تغییرات وجود داشته باشد.

    از نظر روانشناسی و رفتار اجتماعی، «tentative» می‌تواند به رفتار محتاطانه یا آزمایشی افراد نیز اشاره کند. شخصی که رفتار یا اظهارنظری «tentative» دارد، معمولاً با احتیاط و بدون قاطعیت کامل عمل می‌کند، تا بازخورد دریافت کرده و تصمیم نهایی را بگیرد. این ویژگی در روابط بین فردی و محیط‌های کاری اهمیت دارد، زیرا نشان‌دهنده‌ی احتیاط، انعطاف‌پذیری و تمایل به بررسی دقیق قبل از اقدام است.

    از نظر دستوری، «tentative» یک صفت است که می‌تواند قبل از اسم یا پس از افعال ربطی (مانند be) بیاید. برای مثال، a tentative answer به معنای «پاسخ موقت یا آزمایشی» و The results are tentative به معنای «نتایج غیرقطعی هستند» استفاده می‌شود. این ویژگی‌های دستوری باعث می‌شود که واژه کاربرد گسترده‌ای در نوشتار رسمی، علمی و روزمره داشته باشد و بتواند مفهوم غیرقطعی بودن و آزمایشی بودن را به شکل دقیق منتقل کند.

    «tentative» عبارتی است که بر عدم قطعیت، انعطاف و موقتی بودن تأکید دارد. این واژه یادآور این است که برخی از برنامه‌ها، پاسخ‌ها یا رفتارها هنوز نهایی نشده‌اند و می‌توانند با بررسی و اطلاعات جدید تغییر کنند. آشنایی با این اصطلاح به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا در مکالمات، نوشتار علمی و محیط کاری بتوانند مفهوم عدم قطعیت یا برنامه‌های آزمایشی را به‌درستی بیان کنند و درک دقیق‌تری از وضعیت‌ها و گزینه‌های موقتی داشته باشند.

    ارجاع به لغت tentative

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tentative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tentative

    لغات نزدیک tentative

    • - tentacular
    • - tentage
    • - tentative
    • - tentative explanation
    • - tentative suggestion
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.