امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Backward

ˈbækwərd ˈbækwəd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb C2
به عقب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
adjective adverb
عقب‌افتاده، به پشت، از پشت، وارونه، عقب‌مانده، کودن
- She took a backward step.
- او گامی به قهقرا برداشت.
- to read a number backward
- عددی را به طور معکوس خواندن
- Iraj drove the car backwards.
- ایرج ماشین را عقب زد (راند).
- a glance backward to the time of Cyrus
- نگاهی به گذشته تا زمان کورش
- The country's economy has gone backward.
- اقتصاد کشور پس‌روی کرده است.
- We are sorry to tell that your son is somewhat backward.
- متأسفانه باید بگوییم پسرتان قدری عقب‌افتاده است.
- one of the most backward countries in the world
- یکی از عقب‌افتاده‌ترین کشورهای جهان
- the backwardness of the leaders' ideas
- عقب‌ماندگی عقاید رهبران
- She bent over backwards to please her husband.
- برای جلب رضایت شوهرش از هیچ کاری فروگذار نمی‌کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backward

  1. adjective toward the rear
    Synonyms:
    astern behind inverted rearward regressive retrograde
    Antonyms:
    ahead forward to the front
  1. adjective bashful
    Synonyms:
    afraid averse demure diffident disinclined hesitant hesitating humble indisposed late loath modest reluctant reserved retiring shy sluggish tardy timid uneager unwilling wavering
    Antonyms:
    aggressive forward precocious unshy
  1. adjective slow in growth
    Synonyms:
    arrested behind checked delayed dense dull feeble-minded imbecile late moronic stupid subnormal underdeveloped underprivileged undeveloped
    Antonyms:
    developing fast intelligent smart
  1. adverb toward the rear
    Synonyms:
    aback abaft about astern back behind in reverse inverted rearward turned around
    Antonyms:
    forward

Collocations

Idioms

  • bend over backwards

    (به‌منظور جلب رضایت یا خشنودی) سخت تلاش کردن، تمام توان خود را به‌کار گرفتن، به آب‌و‌آتش زدن، از هیچ اقدامی فروگذار نکردن، از جان‌و‌دل مایه گذاشتن

ارجاع به لغت backward

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backward

لغات نزدیک backward

پیشنهاد بهبود معانی