امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Underprivileged

ˌʌndərˈprɪvlɪdʒd ˌʌndəˈprɪvəlɪdʒd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
محروم از مزایای اجتماعی و اقتصادی، در مضیقه، تنگدست، کم‌امیتاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underprivileged

  1. adjective poor
    Synonyms:
    badly off depressed deprived destitute disadvantaged down and out handicapped hapless hard up have-not ill-fated ill-starred impoverished indigent in dire straits in need in want needy unfortunate unlucky
    Antonyms:
    privileged rich wealthy

ارجاع به لغت underprivileged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underprivileged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underprivileged

لغات نزدیک underprivileged

پیشنهاد بهبود معانی