بختبرگشته، نگونبخت، بدبخت (شخص)، نحس، شوم (روز)، بدعاقبت، بدفرجام (عمل)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an ill-fated bride
عروس بختبرگشته
The ill-fated flight that crashed.
پرواز بدفرجامی که سقوط کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ill-fated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ill-fated