آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Ill-fated

ɪlˈfeɪtɪd ɪlˈfeɪtɪd

معنی ill-fated | جمله با ill-fated

adjective

بخت‌برگشته، نگون‌بخت، بدبخت (شخص)، نحس، شوم (روز)، بدعاقبت، بد‌فرجام (عمل)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

an ill-fated bride

عروس بخت‌برگشته

The ill-fated flight that crashed.

پرواز بدفرجامی که سقوط کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ill-fated

  1. adjective doomed
    Antonyms:

سوال‌های رایج ill-fated

معنی ill-fated به فارسی چی می‌شه؟

عبارت «ill-fated» در زبان فارسی به‌صورت «بخت‌برگشته»، «نگون‌بخت»، یا «نفرین‌شده» و «نحس» ترجمه می‌شود.

این واژه معمولاً برای توصیف افرادی، رویدادها، یا طرح‌هایی به‌کار می‌رود که از همان آغاز سرنوشت شومی در انتظارشان است و در نهایت به شکست، فاجعه یا مرگ منتهی می‌شوند. مفهوم این ترکیب در زبان انگلیسی حالتی از نوشته شدن تقدیر تلخ و گریزناپذیر را القا می‌کند؛ گویی سرنوشت از پیش علیه آن فرد یا ماجرا رقم خورده است.

از نظر ساختار، این واژه از دو بخش تشکیل شده است: «ill» به معنای «بد» یا «نامیمون» و «fated» به معنای «مقدّر» یا «دارای سرنوشت». بنابراین، ill-fated را می‌توان به‌طور تحت‌اللفظی «دارای سرنوشت بد» ترجمه کرد. این ترکیب از قرن هفدهم میلادی در زبان انگلیسی رواج یافت و به‌ویژه در ادبیات رمانتیک و تراژیک برای بیان حس اندوه، شکست و تراژدی انسانی به‌کار می‌رفت.

در متون ادبی، واژه‌ی ill-fated اغلب برای اشاره به شخصیت‌هایی استفاده می‌شود که علی‌رغم نیت خوب یا تلاش فراوان، سرانجامی تلخ پیدا می‌کنند. برای مثال، در عبارت “the ill-fated lovers of Romeo and Juliet”، منظور همان عاشقان بدسرنوشتی است که عشقشان به تراژدی مرگ منتهی می‌شود. در چنین مواردی، ill-fated علاوه بر توصیف سرنوشت، بار عاطفی قوی از حس دلسوزی و اندوه نیز دارد.

کاربرد این واژه فقط محدود به افراد نیست. می‌توان گفت “the ill-fated expedition to the Arctic” یعنی «ماموریت بدسرنوشت به قطب شمال» — اشاره به سفری که شاید با نیت علمی آغاز شد اما با مرگ، گم‌شدن یا شکست پایان یافت. در این‌گونه موارد، ill-fated بیانگر ترکیبی از بدشانسی، شرایط دشوار و قضا و قدری تلخ است.

از نظر فرهنگی، مفهوم «بدسرنوشت» در بسیاری از جوامع به نوعی پیوند میان انسان و تقدیر ازلی اشاره دارد. در فلسفه و ادبیات غرب، سرنوشت (fate) غالباً نیرویی نادیدنی و کنترل‌ناپذیر است که حتی خرد و تلاش انسان نیز نمی‌تواند از آن بگریزد. بنابراین، ill-fated گاهی حامل نوعی نگرش تقدیرگرایانه است؛ گویی هر تلاشی برای تغییر مسیر، در نهایت به همان سرانجام از پیش نوشته‌شده ختم می‌شود.

در زبان روزمره‌ی انگلیسی، این واژه هنوز هم کاربردی شاعرانه و اندکی غم‌انگیز دارد. وقتی می‌گویند “an ill-fated project” یا “an ill-fated decision,” منظور این است که آن کار از ابتدا با نشانه‌هایی از شکست همراه بوده است. برخلاف واژه‌هایی مثل unsuccessful (ناموفق) که لحنی خنثی دارند، ill-fated همیشه رنگی از حس اندوه و ناگزیری در خود دارد.

ill-fated تنها اشاره به بدشانسی ندارد، بلکه حامل پیامی فلسفی‌تر است — این‌که گاهی انسان‌ها و رویدادها، حتی با نیت نیک و آرزوهای بزرگ، در مسیری قرار می‌گیرند که پایان آن از پیش با اندوه و شکست آمیخته است. چنین مفهومی، ریشه در درک عمیق بشر از ناپایداری و غافلگیری سرنوشت دارد؛ همان سرنوشتی که در یک لحظه می‌تواند شادی را به تراژدی بدل کند.

ارجاع به لغت ill-fated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ill-fated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ill-fated

لغات نزدیک ill-fated

پیشنهاد بهبود معانی