فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ill-fated

ɪlˈfeɪtɪd ɪlˈfeɪtɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بخت‌برگشته، نگون‌بخت، بدبخت (شخص)، نحس، شوم (روز)، بدعاقبت، بد‌فرجام (عمل)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

an ill-fated bride

عروس بخت‌برگشته

The ill-fated flight that crashed.

پرواز بدفرجامی که سقوط کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ill-fated

  1. adjective doomed
    Synonyms:
    unlucky unfortunate hapless unhappy disastrous catastrophic ruined destroyed misfortunate ill-omened inauspicious blighted untoward luckless star-crossed
    Antonyms:
    lucky happy

ارجاع به لغت ill-fated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ill-fated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ill-fated

لغات نزدیک ill-fated

پیشنهاد بهبود معانی