آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴

    یک در میان به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    قید
    فونتیک فارسی / yekdarmiyaan /

    every other, alternate, alternatively, every second, alternately, alternative, alternating

    every other

    alternate

    alternatively

    every second

    alternately

    alternative

    alternating

    یکی نه یکی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    نواره‌های یک در میان سفید و قرمز

    alternate stripes of white and red

    کیک یک در میان از لایه‌های شکلات و وانیل درست شده بود.

    The cake had alternate layers of chocolate and vanilla.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج یک در میان

    یک‌درمیان به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «یک‌درمیان» در زبان انگلیسی به every other یا alternately ترجمه می‌شود.

    «یک‌درمیان» اصطلاحی است که برای توصیف نظم یا توالی ناپیوسته اما منظم به‌کار می‌رود. این عبارت زمانی استفاده می‌شود که چیزی به‌صورت متناوب یا با فاصله‌ی منظم یک‌واحدی تکرار شود. برای مثال، در جمله‌ی «صندلی‌ها را یک‌درمیان چیده‌اند»، منظور این است که بین هر دو صندلی یک فاصله یا جای خالی وجود دارد. از نظر ساختار زبانی، این ترکیب یکی از نمونه‌های زیبای زبان فارسی در فشرده‌سازی یک مفهوم پیچیده در قالب یک واژه‌ی مرکب و ساده است.

    در حوزه‌ی طراحی و چیدمان، «یک‌درمیان» اغلب برای ایجاد تقارن بصری، تعادل یا تهویه‌ی فضا استفاده می‌شود. برای نمونه، کاشی‌کاری یک‌درمیان یا رنگ‌آمیزی یک‌درمیان می‌تواند به ایجاد حس ریتم و زیبایی کمک کند. این الگو در هنرهای سنتی و معماری ایرانی نیز مشاهده می‌شود، جایی که طراح با استفاده از نظم متناوب، بیننده را به نوعی هماهنگی ناخودآگاه سوق می‌دهد، بی‌آن‌که طرح به‌نظر شلوغ یا یکنواخت برسد.

    در روابط انسانی یا رفتارهای فردی نیز کاربرد این اصطلاح قابل مشاهده است. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «او یک‌درمیان به کلاس می‌آید»، منظور آن است که فرد به‌صورت منظم اما ناپیوسته در جلسات حاضر می‌شود؛ حضوری که پشت آن نوعی الگوی تکراری و شاید هم آگاهانه وجود دارد. این نوع استفاده از «یک‌درمیان» در زبان روزمره، نوعی بیان غیرمستقیم اما دقیق برای توصیف نظم خاصی از بی‌نظمی است.

    در ادبیات و سبک نگارش، استفاده‌ی هدفمند از ساختارهای یک‌درمیان می‌تواند به ایجاد تنوع و جذابیت کمک کند. مثلاً در نگارش شعر یا نثر، به‌کارگیری واژگان یا جملات با الگوی یک‌درمیان می‌تواند ریتمی خاص به متن بدهد. این تکنیک در شعر کلاسیک فارسی نیز یافت می‌شود، جایی که شاعر ممکن است در میان هر بیت یا مصرع، نوعی تناوب معنایی یا زبانی ایجاد کند تا اثرگذاری آن افزایش یابد.

    «یک‌درمیان» تنها یک اصطلاح زمانی یا مکانی نیست، بلکه نوعی نگرش به نظم و ترتیب در دل ناپیوستگی‌هاست. این واژه توانسته است در زبان فارسی، ترکیبی از معنا، موسیقی زبانی و منطق ریاضی را در خود جای دهد؛ و همین ویژگی، آن را به یکی از پرکاربردترین و درعین‌حال انعطاف‌پذیرترین ترکیب‌های زبانی تبدیل کرده است.

    ارجاع به لغت یک در میان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «یک در میان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یک در میان

    لغات نزدیک یک در میان

    • - یک در
    • - یک در شماره نویسی رومی
    • - یک در میان
    • - یک در میان کردن
    • - یک در میانی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.