۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

خاطرات به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم جمع
فونتیک فارسی / khaateraat /

memories, reminiscences, diary

خاطره‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

تصویر مادرم خاطرات زیادی را زنده کرد.

My mother's picture awoke many memories.

خاطرات تلخ و شیرین جوانی من

the bittersweet memories of my youth

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خاطرات

  1. مترادف:
    خاطره‌ها

ارجاع به لغت خاطرات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خاطرات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خاطرات

لغات نزدیک خاطرات

پیشنهاد بهبود معانی