Any

ˈeni ˈeni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • pronoun determiner A1
    (در پرسش) چه نوع، چقدر، هیچ
    • - I have two apples, do you want any?
    • - من دو تا سیب دارم، می‌خواهی؟
  • چه، کدام، چقدر، (در جمله مثبت) هر، از نوع، هیچ نوع، هیچگونه، هیچ
    • - Any student may answer.
    • - هر شاگردی می‌تواند جواب بدهد.
    • - any one of them
    • - هر یک از آن‌ها
    • - Take any book you like.
    • - هر کتابی را که دلت می‌خواهد بردار.
    • - He doesn't tolerate any criticism.
    • - او تحمل هیچ‌گونه خرده‌گیری را ندارد.
    • - I don't have any time.
    • - اصلاً وقت ندارم.
    • - They didn't have any money to give me.
    • - آن‌ها پولی نداشتند که به من بدهند.
    • - Iraj read two books, but I didn't read any.
    • - ایرج دو کتاب خواند؛ ولی من هیچ (کتابی) نخواندم.
    • - He is not just any doctor.
    • - او (مثل) هر دکتری نیست.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد any

  1. determiner one, some; unspecified, indiscriminate
    Synonyms: a bit, a little, all, each, each and every, either, in general, part of, several, whatever

Collocations

  • in any case

    به هر حال، در هرحال، به هر‌صورت

    به هرحال، در هر صورت، هرچه که باشد

Idioms

  • any port in a storm

    غریق به هر کاهی آویزان می‌شود، در طوفان هر بندری غنیمت است.

    هر وسیله‌ی فرار از خطر (ولو اینکه ناخوشایند باشد)

  • by any means

    از هر راهی، به هر طریق، هرطور که شده

  • not just any

    نه همه کس

ارجاع به لغت any

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «any» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/any

لغات نزدیک any

پیشنهاد بهبود معانی