چند، چندین، برخی از، جدا، مختلف، متعدد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
several new books
چندین کتاب نو
I phoned you several times.
چندین بار به تو تلفن زدم.
Her knowledge of three several languages was perfect.
سواد او در سه زبان متمایز کامل بود.
Their ownership is several and not joint.
مالکیت آنها مجزاست نه مشترک.
There were 70 men and only several women.
هفتاد مرد و فقط چند زن در آنجا بودند.
a stay of several months in England
اقامت چندماهه در انگلیس
We will ask the members for their several opinions.
نظریات متعدد اعضا را جویا خواهیم شد.
I liked those apples so I bought several.
از آن سیبها خوشم آمد؛ بنابراین چندتا خریدم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «several» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/several