آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ مرداد ۱۴۰۴

    Scant

    skænt skænt

    گذشته‌ی ساده:

    scanted

    شکل سوم:

    scanted

    سوم‌شخص مفرد:

    scants

    وجه وصفی حال:

    scanting

    صفت تفضیلی:

    scanter

    صفت عالی:

    scantest

    معنی scant | جمله با scant

    adjective

    اندک، ناچیز، بسیار کم، ناکافی، معدود

    Scant attention had been paid to coloring.

    به رنگ‌آمیزی توجه کمی شده بود.

    These deserts offer scant grazing to goats.

    این صحراها چراگاه کافی برای بزها نیستند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a scant chance

    اندکی بخت (شانس)

    a tree with scant foliage

    درختی با شاخ و برگ اندک

    a scant meter

    کمتر از یک متر

    a scantly clad lady

    خانمی که لباس‌های نابسنده (بدن‌نما) پوشیده بود

    adjective

    نزدیک به، حدوداً، تقریباً

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    She managed to finish the work in a scant two hours.

    او توانست کار را در حدود دو ساعت تمام کند.

    We waited a scant hour before the show began.

    ما تقریباً یک ساعت منتظر ماندیم تا نمایش شروع شود.

    verb - transitive

    کم‌توجهی کردن، بی‌اعتنایی کردن، اندک در اختیار گذاشتن، ناکافی فراهم کردن، کم گذاشتن

    I noticed that I was being scanted in my food ration.

    متوجه شدم که جیره‌ی خوراک مرا کم می‌گذاشتند.

    She scanted her service to the uninvited guests.

    از خدمت به مهمانان ناخوانده فروگذار کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد scant

    1. adjective inadequate
      Synonyms:
      insufficient deficient poor limited short wanting little minimal bare rare exiguous meager sparse scrimpy thin slender tight narrow shy close failing barely sufficient skimpy spare sparing restricted stingy
      Antonyms:
      sufficient adequate ample plentiful abundant substantial covering

    سوال‌های رایج scant

    شکل جمع scant چی میشه؟

    شکل جمع scant در زبان انگلیسی scants است.

    صفت تفضیلی scant چی میشه؟

    صفت تفضیلی scant در زبان انگلیسی scanter است.

    صفت عالی scant چی میشه؟

    صفت عالی scant در زبان انگلیسی scantest است.

    ارجاع به لغت scant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scant

    لغات نزدیک scant

    • - scansion
    • - scansorial
    • - scant
    • - scanties
    • - scantily
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.