آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Skimpy

ˈskɪmpi ˈskɪmpi

معنی skimpy | جمله با skimpy

adjective

لئیم، خسیس، قلیل، اندک، نحیف، ناقص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Skimpy prison meals made him sick.

خوراک‌های ناکافی زندان او را بیمار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد skimpy

ارجاع به لغت skimpy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skimpy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skimpy

لغات نزدیک skimpy

پیشنهاد بهبود معانی