امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Enough

ɪˈnʌf ɪˈnʌf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
کافی، بس، بسنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- enough time to write this book
- وقت بسنده برای نگارش این کتاب
- I don't have enough room.
- جای کافی ندارم.
- He has enough money to live well.
- او آن‌قدر پول دارد که خوب زندگی کند.
- Was there enough food for everyone?
- غذا به اندازه‌ی کافی برای همه بود؟
adverb
به اندازه کافی، به اندازه، بسنده
- (It's) Enough!
- بس است!
pronoun
نسبتاً، آن‌قدر، به‌ قدر کفایت
- We have time enough to walk to the office.
- وقت کافی برای پیاده رفتن به اداره را داریم.
- interestingly enough ...
- جالب توجه این است که ...
- Surprisingly enough, he too collects stamps.
- تعجب‌آور این است که او هم تمبر جمع می‌کند.
- She sang well enough.
- بد نخواند (به اندازه کافی خوب خواند).
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enough

  1. adjective plenty
    Synonyms: abundant, acceptable, adequate, all right already, ample, bellyful, bounteous, bountiful, comfortable, competent, complete, copious, decent, enough already, fed up, full, had it, last straw, lavish, plenteous, plentiful, replete, satisfactory, satisfying, sick and tired of, sufficient, sufficing, suitable, unlimited, up to here
    Antonyms: inadequate, insufficient
  2. adverb adequately
    Synonyms: abundantly, acceptably, admissibly, amply, averagely, barely, commensurately, decently, fairly, moderately, passably, proportionately, rather, reasonably, satisfactorily, so-so, sufficiently, tolerably
    Antonyms: inadequately
  3. noun plenty
    Synonyms: abundance, adequacy, ampleness, ample supply, competence, plenitude, right amount, sufficiency, sufficient
    Antonyms: inadequacy, insufficiency

Collocations

Idioms

  • enough is enough !

    (عامیانه) دیگر بس است!، دارد شورش در می‌آید!

ارجاع به لغت enough

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enough» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enough

لغات نزدیک enough

پیشنهاد بهبود معانی