آخرین به‌روزرسانی:

Passably

ˈpæsəbli ˈpɑːsəbli

معنی‌ها

adverb

به‌طور قابل‌قبول، به‌‌نسبت متوسط، پذیرفتنی

adverb

تا اندازهای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد passably

  1. adverb to a moderately sufficient extent or degree
    Synonyms:
    fairly reasonably moderately somewhat pretty middling jolly
    Antonyms:
    unreasonably immoderately

ارجاع به لغت passably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «passably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/passably

لغات نزدیک passably

پیشنهاد بهبود معانی