با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Rather

ˈræðər ˈræðər ˈrɑːðə ˈrɑːðə ˈrɑːðə ˈrɑːðə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
بلکه، بیشتر، تا یک اندازه، به‌ نسبت، با میل بیشتری، ترجیحا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Would you rather have tea or coffee?
- چای بیشتر دلتان می‌خواهد یا قهوه؟
- I would rather have tea.
- چای را ترجیح می‌دهم.
- I would rather starve to death than to beg.
- ترجیح می‌دهم از گرسنگی بمیرم؛ ولی گدایی نکنم.
- one might rather say that ...
- به‌درستی می‌توان گفت که ...
- His sister, or rather half-sister, has recently died.
- خواهر او یا دقیق بگویم خواهر ناتنی او تازگی مرده است.
- He became their leader or, rather,their idol.
- او رهبر آن‌ها یا به‌عبارت‌دیگر بت آن‌ها شد.
- He is not a help, rather a hindrance.
- او کمک که نیست هیچ، مزاحم هم هست.
- The patient's condition was no better but rather grew worse.
- وضع بیمار بهتر نبود؛ بلکه بدتر شده هم بود.
- I am rather happy with his work.
- تا اندازه‌ای از کار او راضی هستم.
- It's rather late.
- نسبتاً دیروقت است.
- shaped rather like a pear
- تقریباً به شکل یک گلابی
- This car cost ten thousand dollars or rather more.
- این ماشین ده هزار دلار یا کمی بیشتر تمام شد.
- "do you smoke?" "rather!"
- «سیگار می‌کشی؟» «البته!»
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rather

  1. adverb moderately
    Synonyms: a bit, a little, averagely, comparatively, enough, fairly, in a certain degree, kind of, more or less, passably, pretty, quite, ratherish, reasonably, relatively, slightly, some, something, somewhat, sort of, so-so, tolerably, to some degree, to some extent
    Antonyms: extremely, violently
  2. adverb significantly
    Synonyms: a good bit, considerably, noticeably, quite, somewhat, very, well
    Antonyms: insignificantly, little
  3. adverb preferably; instead
    Synonyms: alternately, alternatively, as a matter of choice, by choice, by preference, first, in lieu of, in preference, just as soon, more readily, more willingly, much sooner, sooner, willingly

Collocations

  • had rather

    (انگلیس) ترجیح (می‌د‌هم که)، بیشتر (در آمریکا: would rather)

  • rather than

    در عوض، به‌جای، به‌جای اینکه

ارجاع به لغت rather

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rather

لغات نزدیک rather

پیشنهاد بهبود معانی