فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Preferably
ˈprefərəbli
ˈprefərəbli
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
B2
ترجیحاً، به‌طور/در حالت ایدئال
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Water the plants twice a week, preferably in the morning.
گیاهان را دو بار در هفته و ترجیحاً صبح‌ها آبیاری کنید.
He would like a place of his own, preferably outside the town"
او مکانی برای خودش، در حالت ایدئال، خارج از شهر می‌خواهد.
مترادف و متضاد preferably
-
adverb more readily or willinglySynonyms:rather sooner
-
adjectiveSynonyms:willingly optionally by choice by preference in preference first before at will at pleasure by selection
لغات هم‌خانواده preferably
-
nounpreference
-
adjectivepreferable, preferential
-
verb - transitiveprefer
-
adverbpreferably, preferentially
ارجاع به لغت preferably
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «preferably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preferably
لغات نزدیک preferably
- - prefer
- - preferable
- - preferably
- - preference
- - preferent