فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Preferential

ˌprefəˈrenʃl ˌprefəˈrenʃl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

امتیازی، امتیاز‌دهنده، مقدم، ترجیحی، ممتاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

preferential interest rates for the bank's long-term customers

نرخ بهره‌ی خاص برای مشتریان پرسابقه‌ی بانک

preferential treatment of his own family members

رفتار تبعیض‌آمیز نسبت به اعضای ‌خانوده‌ی خودش

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preferential

  1. adjective disposed to favor one over another
    Synonyms:
    partial favorable favored advantageous special discriminatory

لغات هم‌خانواده preferential

ارجاع به لغت preferential

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preferential» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preferential

لغات نزدیک preferential

پیشنهاد بهبود معانی