آخرین به‌روزرسانی:

Discriminatory

dɪˈskrɪmənətɔːri dɪˈskrɪmənətri

صفت تفضیلی:

more discriminatory

صفت عالی:

most discriminatory

معنی و نمونه‌جمله

adjective

تبعیض‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

They demanded the abolition of all discriminatory laws.

آنان خواهان لغو کلیه‌ی قوانین تبعیض‌آمیز بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discriminatory

  1. adjective prejudicial
    Synonyms:
    biased prejudiced unfair inequitable
    Antonyms:
    impartial

لغات هم‌خانواده discriminatory

  • adjective
    discriminatory

ارجاع به لغت discriminatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discriminatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discriminatory

لغات نزدیک discriminatory

پیشنهاد بهبود معانی