آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Discriminate

    dɪˈskrɪməneɪt dɪˈskrɪməneɪt dɪˈskrɪməneɪt dɪˈskrɪməneɪt

    گذشته‌ی ساده:

    discriminated

    شکل سوم:

    discriminated

    سوم‌شخص مفرد:

    discriminates

    وجه وصفی حال:

    discriminating

    معنی discriminate | جمله با discriminate

    verb - transitive verb - intransitive adjective adverb C1

    تبعیض قائل شدن، با نشانه‌های مشخص ممتاز کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    He cannot discriminate between the tastes of these two kinds of tea.

    او نمی‌تواند فرق بین مزه‌ی این دو نوع چای را تشخیص بدهد.

    Colorblind people do not have the ability to discriminate colors.

    اشخاص کوررنگ قدرت تمیز دادن رنگ‌ها را ندارند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Red feathers are the discriminating marks of these birds.

    پرهای قرمز صفت مشخصه‌ی این پرندگان است.

    to discriminate on the basis of race, religion, or gender

    برپایه‌ی نژاد یا مذهب یا جنسیت تبعیض قائل شدن

    to discriminate against someone

    علیه کسی تبعیض قایل شدن

    to discriminate in favor of someone

    به نفع (برله) کسی تبعیض قایل شدن

    discriminate customers who demand the best products

    مشتریان فرورشناس که طالب بهترین کالاها هستند

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد discriminate

    1. verb show prejudice
      Synonyms:
      show bias judge favor disfavor treat differently be partial incline segregate separate single out victimize set apart hate treat as inferior be bigot contradistinguish
    1. verb differentiate, distinguish
      Synonyms:
      separate distinguish discern know perceive tell apart compare contrast assess evaluate judge note remark difference segregate specify sever extricate collate make out contradistinguish split hairs know what’s what discrepate severalize sift tell the difference
      Antonyms:
      confuse mix up

    لغات هم‌خانواده discriminate

    noun
    discrimination
    adjective
    discriminatory
    verb - transitive
    discriminate

    سوال‌های رایج discriminate

    گذشته‌ی ساده discriminate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده discriminate در زبان انگلیسی discriminated است.

    شکل سوم discriminate چی میشه؟

    شکل سوم discriminate در زبان انگلیسی discriminated است.

    وجه وصفی حال discriminate چی میشه؟

    وجه وصفی حال discriminate در زبان انگلیسی discriminating است.

    سوم‌شخص مفرد discriminate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد discriminate در زبان انگلیسی discriminates است.

    ارجاع به لغت discriminate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «discriminate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discriminate

    لغات نزدیک discriminate

    • - discriminable
    • - discriminant
    • - discriminate
    • - discriminating
    • - discrimination
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.