گذشتهی ساده:
distinguishedشکل سوم:
distinguishedسومشخص مفرد:
distinguishesوجه وصفی حال:
distinguishingتمییز دادن، تشخیص دادن، وجه تمایز قائل شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Reason distinguishes man from beasts.
عقل باعث تمایز انسان از حیوان میشود.
He doesn't distinguish good from evil.
او خوب و بد را از هم تمییز نمیدهد.
He cannot distinguish between colors.
او رنگها را تشخیص نمیدهد.
The fog made it difficult to distinguish their shapes.
مه، تشخیص شکلهای آنها را مشکل میکرد.
He could not distinguish musical notes into anything other than high or low.
او نمیتوانست نتهای موسیقی را به چیزی جز زیر و بم طبقهبندی کند.
He distinguished himself in battle.
او در نبرد برتری خود را نشان داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «distinguish» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/distinguish