گذشتهی ساده:
admiredشکل سوم:
admiredسومشخص مفرد:
admiresوجه وصفی حال:
admiringتحسین کردن، ستایش کردن، ستودن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
Everyone admired her virtues.
همه فضیلتهای او را تحسین میکردند.
I admire her for her bravery.
او را بهدلیل شجاعتش تحسین میکنم.
He admires the beauty of nature.
او زیبایی طبیعت را تحسین میکند.
خواستن، آرزو کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I'd admire to go along.
خیلی دلم میخواست من هم بروم.
I'd admire to kiss you.
خیلی دلم میخواست ببوسمت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «admire» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admire