فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Admired

سوم‌شخص مفرد:

admires

وجه وصفی حال:

admiring

صفت تفضیلی:

more admired

صفت عالی:

most admired

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

تحسین‌شده، ستایش‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

an admired skill

مهارتی تحسین‌شده

an admired student

دانش‌آموزی ستایش‌شده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد admired

  1. verb hold in high regard
    Synonyms:
    appreciated regarded respected valued considered favored praised approved esteemed honored prized treasured commended glorified lauded revered worshipped venerated idolized extolled hailed boosted eulogized canonized apotheosized
    Antonyms:
    disliked hated despised detested abhorred condemned censured scorned deprecated execrated
  1. verb to be fond of or delighted with
    Synonyms:
    cherished appreciated relished
  1. adjective
    Synonyms:
    much-admired

لغات هم‌خانواده admired

ارجاع به لغت admired

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «admired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admired

لغات نزدیک admired

پیشنهاد بهبود معانی