با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Glorified

American: ˈɡlɔːrɪfaɪd British: ˈɡlɔːrɪfaɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    glorifies
  • وجه وصفی حال:

    glorifying

معنی

verb - transitive
تجلیل‌یافته، مجلل، شکوهمند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد glorified

  1. verb Elevate or idealize, in allusion to Christ's transfiguration
    Synonyms: transfigured, honored, praised, extolled, exalted, magnified, lauded, venerated, canonized
  2. verb Praise, glorify, or honor
    Synonyms: lauded, praised, extolled, exalted, proclaimed, magnified, honored, commended, hailed, acclaimed, eulogized, celebrated
    Antonyms: mocked, shamed, dishonored, debased, degraded, castigated, humiliated, criticized, profaned, lowered, condemned, desecrated
  3. verb To raise to a high position or status
    Synonyms: apotheosized, uplifted, magnified, exalted, ennobled, elevated, dignified, aggrandized
  4. adjective Accorded sacrosanct or authoritative standing
    Synonyms: canonized, canonised

ارجاع به لغت glorified

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «glorified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/glorified

لغات نزدیک glorified

پیشنهاد بهبود معانی