فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Humiliated

hjuːˈmɪlieɪt̬ɪd hjuːˈmɪlieɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    humiliates
  • وجه وصفی حال:

    humiliating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective C2
    خوارشده، تحقیرشده، سرافکنده‌، کوچک‌ شمرد‌ه‌شده
    • - humiliated man
    • - مردِ کوچک‌ شمرد‌ه‌شده
    • - I was so humiliated when I couldn't remember her name.
    • - وقتی نمی توانستم نام او را به یاد بیاورم، خیلی سرافکنده شدم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد humiliated

  1. adjective humbled
    Synonyms: abashed, disgraced, mortified, ashamed, embarrassed

ارجاع به لغت humiliated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humiliated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/humiliated

لغات نزدیک humiliated

پیشنهاد بهبود معانی